delam gerefteeeeeeeeeeeee

به نام بانی عشق

زندگی قصه تلخیست که از آغاز است

                                                  فریاد زدم دوستت دارم صدایم را نشنیدی!

اعتراف کردم که عاشقم.جرمم را باور نکردی!

گفتم بدون تو میمیرم.لبخندی تلخ زدی!

از دلتنگی ات اشک ریختم.چشمهای خیسم را ندیدی!

چگونه بگویم که دوستت دارم تا تو نیز در جواب بگویی من هم همینطور!

چگونه بگویم که بی تو این زندگی برام عذاب است.تا تو نیز مرا درک کنی!

صدای فریادم را همه شنیدند.جز اون که باید میشنید!

اشکهایم را همه دیدند!

آشیانه ای که در قلبت ساخته ام تبدیل به قفسی شده که تا آخر در اینجا گرفتارم!

گرفتار عشقی که باور ندارد مرا.

فکر میکند که این عشق مثل عشق های دیگر این زمانه خیالیست.حرفهای من بیچاره دروغین است!

حالا دیگر آموخته ام که کلام دوستت دارم را بر زبان نیاورم.دیگر اشک نریزم و درون خود بسوزم!

اگر دلتنگت شدم با تنهایی درد دل کنم و اگر مردم نگویم که از عشق تو مردم!

اما رفتنم محال است.عشق که آمد.دیگر رفتنی نیست.جنون که آمد.عقل در زندگی حاکم نیست!

آنقدر به پایت مینشینم  تا بسوزم.تا ابد به عشقت زندگی میکنم تا بمیرم!

گرچه شاید مرا به فراموشی بسپاری.اما عشق برای من با ارزش و فراموش نشدنیست!



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





تاريخ سه شنبه 30 خرداد 1391برچسب:,سـاعت 6:10 نويسنده سما

яima